نارنجستان خیال[ادبیات معاصر،سه گانی](محمد عبداللهی)

با اجازه دکتر فولادی: این وبلاگ اول و پانزدهم هر ماه به روز می شود.

نارنجستان خیال[ادبیات معاصر،سه گانی](محمد عبداللهی)

با اجازه دکتر فولادی: این وبلاگ اول و پانزدهم هر ماه به روز می شود.

کاروان سه گانی ۱۰

سلام دوستان 

بالاخره یک بار هم که شده سر وقت آمدم که از این بابت کلی خوشحالم.

نقد  سه گانی ها را فراموش نکنید...


1)

بیدار شو بهار

از شاخه های خواب

می روید آفتاب

*

2)

شب بدون ماه

خواب ها ،سفید

سایه ها ،سیاه


3)

شب،سکوت

انتحار

عنکبوت


4)

از نگاه عندلیب ها

سیب ها ستاره اند

ماه پاره اند




/font/p

یک سپید و چند سه گانی

سلام دوستان بزرگوار

دیگر خودم هم از دیر کردن هایم به ستوه آمده ام اما چه کنم که خیلی گرفتارم و  گویا این گرفتاری ها  پایانی ندارد.

بگذریم...

هرچند که از روزهای سال نو  مدت ها می گذرد اما من این روزها را  صمیمانه به شما شادباش می گویم و آرزویی جز بهروزی و پیروزی شما بزرگواران ندارم.

 سوای گرفتاری هایم در این مدت مدید به سراغ دوستان می رفتم و عرض ادبی می کردم وگاهی با نوشته های تندم موجب رنجش برخی خوبان را فراهم می آوردم که از همه پوزش می خواهم.

همچنین روز جهانی کارگر و هفته ی پر افتخار مقام معلم را به کارگران عزیز و معلمان دلسوز شادباش می گویم.

این پست را با یک سپید و چند سه گانی ارائه خواهم داد و مثل همیشه چشم به راه نقددلنشینتان...


باران که می آید

پر می شوم از ابرهای دلتنگی

می روم کنار خاک

و می رسند

بغض های کال چهل ساله ام


*

من با ابرهای باران زا

خویش ترم

 تا سترون هاش!


* واین هم چند سه گانی:


1)

از بس که هوای این کوچه ملال انگیز است

-توهین نشود-

من معتقدم بهار هم پاییز است


2)

آبشار با خودش:

باید استقامتی چو کوه داشت

در سقوط می شود شکوه داشت!


3)

این شیارها چه آشناست!

_ردّ دزد دهکده ست_

وه!شبیه کفش کدخداست!


4)

لنگه های دربِ چوبی حیاط

گرچه کهنه اند، بی غم اند

خوش به حالشان که با هم اند



fontbr /