سلام دوستان!
اول از هر چیز امیدوارم نظرات بنده رو در باره ی اشعارزیبایتان به دل نگیرید و مطمئن باشید که این گونه تبادل نظرها به رویش این نهال نوپا کمک های شایانی خواهد نمود.
دوم:حتما نوشته های عجول من رو از نقد منتقدانه ی خودتون بی نصیب نذارین .
سوم :این سه گانی ها در یک شب مهتابی گرم جنوب سروده شده اند.پس تعجب نکنید اگر در آن ها به کرّات از ماه و شب نام برده می شود .
1)
ماه پشت برگ نخل
پنجه پنجه می شود
ماه من شکنجه می شود
2)
در شکوه قرص ماه
گرگ ها چه عاشقانه بی قرار
در میان زوزه ها قرار یک فرار
3)
زیر تیغ ماه
عنکبوت خسته ای
له شد و نگفت آه.
4)
ماه کامل است
با وجود چشم شور گَز*
سحر باطل است
5)
زیر نور ماه
بوف خسته ای پرید
کور بود و زنجره نمی چرید
6)
ماه بر درخت سیب
می چکد عجیب
روح من چه بی نصیب
7)
ماه خسته است
بی رمق
روی شانه ی شفق نشسته است
8)
برق رفته بود و زیر نور ماه
دختری که ناشیانه می نوشت:
"عاشقان به هم نمی رسند ،آه!"
9)
شب،سکوت سرمه ای
لیز می خورد درون استکان
داشت فال قهوه می گرفت گربه ای
10)
زیر نور ماه
مثل برّه ی چرا
بی اراده می زنم به راه!
------------------------------------------------
*گَز :درختی ست گرمسیری که برگ های سوزن شکل و شور مزه ای دارد.حال مقایسه کنید: سوزن و ماه و شور چشمی و ارتباط اونها با سِحر.
سلام دوست شاعرم
سپاس بخاطرحضورگرم شماوآفرین برشماباخلق این سه گانی های زیبا.
همیشه منتظرحضورمهربان شماهستم.
درودوبدرود
سلام محمد جان...ممنون از مهر و معرفتت.
6)
ماه بر درخت سیب
می چکد عجیب
روح من چه بی نصیب !!!!
آفرین.آفرین.آفرین محمد عزیز.آفرین.
سلام بر شما دوست گرامی.
ممنون از حضور پر مهرتان.
سلام با ارمغان نور منتظر حضور گرمتان میمانم
سلام .سر خواهم زد.
سلام دوست عزیز
این روزها به بهانه ی کارگاه شعر خانم اختصاری به روز شده ام
و حتما حتما منتظر حضور و نقدت می مانم
وقتش رسید تا بکشد ماه تازه ای
مثل همیشه زد به سرش راه تازه ای
چرخید دور خستگی اش در جنون شعر
تا باز اتفاق بیافتد درون شعر↓
ایهام و استعاره،کمی عین و قاف و شین
یک عشق تازه، یک هیجان، چند نقطه چین
لبخند، پشت گریه ی پنهان زندگی......
سلام خواهم آمد.
جناب عبدالهی سلام لذت بردم واقعاافغانستان پاره تن فرهنگی ماست امروزفارسی اصیل رابایددرافغانستان جستجوکردیقینابایدنو ع نگاه مابه افغانستان عوض شود
سلام.اطاعت قبول.التماس دعا.
بله حق با شماست.البته در وقوله ی هنر و به ویژه ادیات این اتفاق افتا ده است ونوع وطرز نگاه ها به شاعران و شعر افغانستان به گونه ی دیگری است.در مراسم شعر خوانی امسال در حضور رهبری هم شاعان خوبی از افغانستان آمده بودند و اشعار خوبی هم قرائت کردند.البته در این راستا زحمات شاعر عزیز جناب قزوه هم نباید فراموش کرد.
درود استاد و شاعر بزرگوار///
ضمن این که باز هم از خواندن سه گانی های دلنشین تان لذت بردم، شما را به حریم سه گانی دعوت می کنم!
امیدوارم نقد سرسختانه ای داشته باشید استاد!
سبز باشید و مانا!
یا علی!
سلام آقای عبدالهی
از اینکه هم محلی ای مثل شما دارم واقعا به خودم افتخار میکنم..با سپاس
سلام استادهمهشان خوب بودند بخصوص سه گانی های شماره یک ونه...راستی یک نقدکوچیک.بهترنبوددراین فضای گرمسیری که صحبت ازنخل وگزوگرمسیر شده صحبت از درخت سیب که تقریبا یه درخت سردسیری هست نشه