میلاد نور بر همگان شاد باش باد.
این غزل رو سال ها پیش برا تولد حضرت صاحب گفته بودم. دیشب اون رو در مجلسی خوندم. بد نیست شما هم قسمتی از این غزل رو بخونید.
*
ای سوار سبز پوش سال های انتظار
می رسی آیا به گرد یال های انتظار؟
خواب می دیدم پرنده وار می آیی ز شرق
بام اشراق تو و ای بال های انتظار
شعرهای حافظ شیراز هم کاری نکرد
باز هم چشم من و این فال های انتظار
ای سوار سبز پوش سال های انتظار
کی به پایان می رسد جنجال های انتظار؟
سلام دوستان.
این بار قصد دارم یکی از ترانه هام رو منتشر کنم. بازم چشم به راه نقد های منتقدانه ی شما می مانم. در ضمن معذرت خواهی ام برای دیر رسیدن ها دیگه عادی شده. معذرت می خوام.
خیلی وقتا که دلم تنگ نگاه تو میشه
یا دلم تنگ سر زلف سیاه تو میشه
میرم و یه گوشه ای هق هقم و داد می زنم
توی هق هق صدام اسمتو فریاد می زنم
اسم تو نجابت چشمه ی کوه یخیه
اگه باز نبینمت دست و دلم برزخیه
این دل برزخیم و بردار و با خودت ببر
بذارش یه جای امنی شبی که می ری سفر
بذارش تو بقچه ی خاطره های کودکیت
یا هواش کن مثه روزای خوش بادکنکیت
***
من اگه جای تو باشم ،دلم و بر می دارم
می برم یه جای دوری تک و تنهاش می ذارم
می برم یه جایی تا یک شبی ققنوسی بشه
بسوزه،شعله بشه،رو دستا فانوسی بشه...